بپر ادامه ناناسم 🍓🍫
#پارت_2🧿🫀
_باهوش نگفتم که میخوای برگ درختای جزیره سومالیو بپوشی ، کدوم لباستو میپوشی؟
+ اصلا به تو چه من چی میپوشم؟ به فکر لباسای خودت باش گوگولی
چشم قره ای بهش رفتم و از جام بلند شدم
_من میرم برات یه شربتی بیارم کوفت کنی
سری تکون داد و گوشیشو از کیفش در اورد و مشغول ور رفتن با اون شد....
به سمت آشپز خونه حرکت کردم که مامان در حال پختن کیک برای عصرونه بود
قربونش برم کدبانوییه برای خودش و از هر انگشتش یه هنر میباره
عاشق پوست سفید و موهای خرماییش بودم که به منم به ارث رسیده و زیباییمو صدبرابر کرده
با فکرایی که تو سرم میچرخید ناخود آگاه لبخندی زدم . خاک تو سرت دریا چه فکرایی میکنی تو؟
خجالت بکش نره خر زشته. همینطور که به خودم فحش میدادم به ارومی وارد آݜپزخونه شدم و دستامو از پشت گزاشتم روی چشمای مامان
اگه گفتی من کیم؟؟؟
دستشو گزاشت رو دستام و گفت:
+تو عشق منی دریای مامان
و با یه حرکت برگشت و بغلم کرد .بوسه ای روی موهای کاشت و منو به خودش بیشتر فشار داد
خودمو لوس کردم و باحالت بچه گونه ای گفتم:
_ممنی من دوشنمه .تازه خاله پریا اومده باید براش شربت دلست تونیا
از بغلش منو کشوند بیرون و با کف گیری که تو دستش بود زد تو سرم...
شرط 10 لایک 10 کامنت